دانلود آهنگ تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن» آرش قدیمی
جمعه - 11 نوامبر 2022
با ما باشید با سوپرایز بزرگ این ساعت رسانه پرشیا سانگ ♬ دانلود اهنگ تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن» با صدای آرش قدیمی به همراه تکست و بهترین کیفیت ♪
Download Old Music BY : ARSH GHDYMY | TA FRAMVSH KNY ، CHNDY AZ AYN SHHR SFR KN» With Text And 2 Quality 320 And 128 On PersiaSong.ir
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ♬☠
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم(ترانه از سایت ) ♬☠
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانهی جانم گل یاد تو درخشید ♬☠
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید ♬☠
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ♬☠
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز خهاب ریخته در چشم سیاهت ♬☠
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام ♬☠
بخت خندان و زمان رام
خوشهء ماه فروریخته در آب ♬☠
شاخهها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا وگل و سنگ ♬☠
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آمد تو به من گفتی: ♬☠
«از این عشق حذر کن
لحظهای چند بر این آب نظر کن ♬☠
آب ، آیینهء عشق گذران است
تو که امروز دلت با دگران است ♬☠
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن» ♬☠
با تو گفتم حذر از عشق ندانم:
«حذر از عشق؟ ندانم ♬☠
سفر از پیش از تو؟ هرگز نتوانم
روز اوّل که دل من به تمنّای تو پر زد ♬☠
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم ، نه گسستم ♬☠
باز گفتم که: تو صیّادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم ، همه جا گشتم و گشتم ♬☠
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم…» ♬☠
اشکی از شاخه فروریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت ♬☠
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید ♬☠
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم ♬☠
نه گسستم نه رمیدم
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگر هم ♬☠
نه گرفتی دگر از آن عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم ♬☠
بی تو امّا به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
♬☠
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ♬☠
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم(ترانه از سایت ) ♬☠
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانهی جانم گل یاد تو درخشید ♬☠
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید ♬☠
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ♬☠
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز خهاب ریخته در چشم سیاهت ♬☠
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام ♬☠
بخت خندان و زمان رام
خوشهء ماه فروریخته در آب ♬☠
شاخهها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا وگل و سنگ ♬☠
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آمد تو به من گفتی: ♬☠
«از این عشق حذر کن
لحظهای چند بر این آب نظر کن ♬☠
آب ، آیینهء عشق گذران است
تو که امروز دلت با دگران است ♬☠
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن» ♬☠
با تو گفتم حذر از عشق ندانم:
«حذر از عشق؟ ندانم ♬☠
سفر از پیش از تو؟ هرگز نتوانم
روز اوّل که دل من به تمنّای تو پر زد ♬☠
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم ، نه گسستم ♬☠
باز گفتم که: تو صیّادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم ، همه جا گشتم و گشتم ♬☠
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم…» ♬☠
اشکی از شاخه فروریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت ♬☠
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید ♬☠
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم ♬☠
نه گسستم نه رمیدم
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگر هم ♬☠
نه گرفتی دگر از آن عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم ♬☠
بی تو امّا به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
♬☠